بازي
ديروز آبتين كه از مهد گرفتم مربيش گفت خيلي خوب غذاشو خرده كلي ذوق كردم البته تمام لباس و صورتش كثيف بود روم نشد بگم چرا صورتش نشستين؟ توي راه باز خوابش برد بنده هم مثل هميشه تا خونه بغلش كردم عصري كه از خواب بيدار شد بعد از خوردن عصرونه رفتيم خريد، كيانا دختر همسايه ميخواست بره توي ميدون چرخ بازي كنه آبتين هم گير داد منم ميخوام چرخ بازي كنم گفتم بريم خريد بيايم من سه چرخهات را ميارم بازي كني بماند كه توي خريد چقدر مخم خورد كه كي ميريم پيش كيانا بالاخره رفتم چرخش اوردم ولي تنبل خان حاضر به پا زدن نيست ميگه تو منو هل بده هرچي ميگم پا بزن نميزنه منم عصبي شدم چرخشو بردم خونه ولي خودشو نتونستم بيارم يك ساعتي با كيانا توي ميدون بازي كرد ولي تمام لباساشو گند زد بعدشم كه با گريه اوردمش خونه حمام كردمش، غذاشو دادم ،خوابيد.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی