قور قور
امروز آبتين ساعت 9 صبحانه خورد طبق معمول نان، كره و عسل ساعت 30/11 بهش شيرموز دادم ساعت 12 راه افتاديم رفتيم استخر 30/12 كلاسش شروع ميشه تا 14 امروز چون ميترا نبود من خودم لباسهاش عوض كردم آماده كردمش بره تو استخر خيلي دوست داشتم شنا كردنشو ببينم ولي چون مربيشون مرد نميشد البته روم نشد از مريم سؤال كنم ميتونم ببينم يا نه بعد از استخر هم چيزي بهش ندادم بخوره چون ناهار خانه مامان زري بوديم آبتين تا رسيد خانه مامان زري توي راه پله گفت مامان زي ناهار داري شكمم قور قور (قار و قور) ميكنه مامان زري هم كلي قربون صدقش رفته و زود ناهار اورد پسرم بخوره نوش جونت عزيزم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی